زیر الاچیق
.یاد تو بارها و بارها در ذهن ویرانم تداعی می شود با یاد تو هست که ارام میگیرم
در زیر آلاچیق عشق یاد روزهای بارانی و یاد شبهای پر ستاره
که زیر نور کهکشان محبت ساکن بودیم
و یاد آن حرف های قشنگ که از جنس دلت بود
با یاد تو به دور دست های خیال سیر می کنم
و با یاد تو از غم ها فارق میشوم
یاد تو بر این دل مجروح مرحم است
یاد تو روح سبز زندگی را در کالبد وجودم زنده می سازد
یاد تو تداوم بخش راه زندگی است
و تو پندار که ابرها گریستن خود را از یاد برند
باشد که پرندگان پرواز را فراموش کنند
گویی که خورشید پرتو افشانیش را دریغ دارد
ولی بدان که تو در خاطر خسته ام رخنه کرده ای
و چون گل سرخ و شقایق و پرستوی عاشق
همیشه جاویدان خواهی ماند
مهربانم! هرگز از یاد خسته ام برون نخواهی شد
و تو را چون خالق هر چه لطافت و عشق است
دوست دارم و می پرستم...
چهارشنبه 19 آذر 1393 - 10:11:57 AM